تنها چیزی که می توان در مورد کتاب گفت این است که این کتاب در فراهم آوردن زمینه های مختلف برای یادگیری مسائل روانکاوی ،از گفتن توضیحات اضافه و تخصصی دوری کرده است و با زبان ساده و راحت کاملا نسبت به خواست شخص عمل کرده است تا بتواند هرچه سریعتر به مطلبی که می خواهد برسد .ژاک لاکان در مجموعه کتاب های چگونه بخوانیم ، بستری را فراهم می کند که درک شما را از متون حیاتی در زمینه های مختلف روانکاوی بسیار زیاد کند. این کتاب ها معمولا گزیده هایی از متون اصلی را برای توضیح مباحث اساسی کتاب انتخاب می کند تا خواننده بطور کامل بتواند با جزئیات همه چیز را درک کند مانند ایده های اصلی ژاک لاکان درباره لذت ، که از منظر روانکاوی بررسی می شود. شعار لاکان در اخلاق روانکاوی شامل یک تناقض عمیق است. تعریف روانکاوی به طور سنتی اینگونه است که روانکاوی به بیمار امکان غلبه بر موانعی را که مانع دسترسی به رفتارهای طبیعی می شوند ، را بدهد. ژاک لاکان می گوید آیا روانکاوی مرده است ؟آیا رونق و اعتبار خود را از دست داده است؟یا ما باید از حملات مکرر بر روی اشتباهات نظری و یا به اصطلاح نویسنده کلاه برداری های نظری که توسط روانشناسان قبلی اتفاق افتاده است ،تاثیر بگیریم و بجای اثبات حیات آن روانکاوی را منسوخ شده بخوانیم. دفاع پرشور اسلاوی ژیژک از لاكان نظریه های روانكاوی وی را کاملا تایید می کند و تمام قد از آنها دفاع می کند. علم روانکاوی تنها گفتمانی بین دو انسان است که در آن شما مجاز به لذت بردن نیستید.لاکان در نظریه روانکاوی خود روشی خاص برای ارایه آن دارد. هر فصل از کتاب بخشی از نظریه های لاکان به عنوان ابزاری برای تفسیر فلسفه ، هنر یا ایدئولوژی مردمی است. به لحاظ موقیت و جایگاه لاکان با هگل و هیچکاک ، با شکسپیر و داستایفسکی در یک سطح ارزش گذاری می شوند.